گلابی خاردار و کوشین

گیاهی خاص! تاریخچه کاکتوس گلابی خاردار و کوشین

کاکتوس گلابی خاردار یا انجیر هندی درختچه ای است که به راحتی از طریق ساقه های گوشتی، بیل مانند و سبز مایل به خاکستری پوشیده شده از خار و میوه های قرمز رنگ، که گوشتی و خاردار نیز هستند و خمیری شیرین و ژله مانند، قابل شناسایی است.

در اروپا به ویژه در منطقه مدیترانه برای استفاده در غذا و باغبانی یا برای تشکیل حصارهای محافظ کشت می شود. رشد و تکثیر آن آسان است و در برابر خشکسالی بسیار مقاوم است و همین امر باعث شده است که به راحتی از باغ ها و مزارع فرار کند و در طبیعت رشد کند و با گیاهان بومی رقابت کند.

اگرچه به عنوان غذا از ارزش بالایی برخوردار است، اما علت مهم دیگری که کاکتوس گلابی خاردار از محل مبدا خود به تقریباً هر گوشه از جهان آورده شده است نه به خود گیاه، بلکه به آفت حشره آن مرتبط است: “کوشین ( Cochineal-Dactylopius sp.)” .

Cochineal(کوچین)

کوچین حشره کوچک مکنده شیره است که هنگام زندگی بر روی تیغه های گلابی خاردار، از خود با موم سفید و پنبه ای محافظت می کند.

این حشره اسید کارمینیک تولید می کند،

اسید کارمینیک، به طور معمول ۱۷-۲۴٪ از وزن حشرات خشک را تشکیل می دهد و می تواند از بدن و تخم آنها استخراج شود، سپس با نمک های آلومینیوم یا کلسیم مخلوط شود و رنگ کارمین تولید شود که به عنوان کوچین نیز شناخته می شود

رنگ طبیعی مایل به قرمز قدرتمندی که امروزه نیز به طور گسترده در صنایع غذایی، آرایشی، نساجی و داروسازی استفاده می شود. رنگی که برای تولید رنگ استفاده می شود و توسط گونه ای از کوشین که بیشترین مقدار رنگ را تولید می کند، تهیه می شود. گونه‌ی دیگر Dactylopius opuntiae، کوشین وحشی است که رنگ قرمز را نیز تولید می‌کند.

گرفتن رنگ های زنده  طبیعت از زمان های قدیم وسواس بشر بوده است. برای قرن‌ها رنگ‌ها از گیاهان، حشرات و نرم تنان به‌دست می‌آمدند که رنگ های  آبی، قرمز و بنفش به دلیل کمبود یا مشکل در به‌دست‌آمدن آن‌ها ارزشمندترین رنگ‌ها بودند. این رنگ‌ها به نماد قدرت و اشراف تبدیل شدند و در زمان‌های گذشته  استفاده از آن‌ها را به طبقات ثروتمند محدود میشد.

تا قبل از استعمار آمریکا، قرمز در اروپا از ماده madder (Rubia tinctorum) به دست می‌آمد که ریشه آن رنگ‌های قرمز روشن، پررنگ و مایل به نارنجی بود. رنگ قرمز بسیار خاص دیگری از کرم (Kermes vermilio، آفت حشره بلوط کرمس -Quercus coccifera-) به دست آمد که به دلیل تعداد زیاد حشرات مورد نیاز برای تولید مقادیر کمی رنگ، کمیاب و بسیار گران بود.

ورود به آمریکا در پایان قرن پانزدهم دری را به روی انبوهی از مواد ناشناخته و بالقوه جالب برای استعمارگران اروپایی باز کرد. یکی از آنها قرمز کارمینی بود که مردمان بومی مکزیک از بیل‌های کاکتوس گلابی خاردار تولید می‌کردند: رنگی بسیار عمیق‌تر از قرمز دیوانه‌تر، و تولید آن هم بسیار آسان‌تر از کرم‌ها.

برخی از داستان های جذاب در مورد کاکتوس گلابی خاردار را به شما پیشنهاد میکنیم که همه آنها در کتاب A Perfect Red توضیح داده شده است.

گلابی خاردار و کوشین

گنجی که  آن را خوب نمی شناختند:

دولت اسپانیا به زودی سیاست‌های حمایت‌گرایانه و انحصاری را برای کنترل تجارت تمام موادی که از مستعمره‌های آمریکایی‌اش می‌آمد، و به‌ویژه ماهی کوشین، دیکته کرد.

از این رو، برای قرن‌ها، کوشین به منبعی باارزش و ارزنده برای همه دولت‌های اروپایی تبدیل شد که تصمیم گرفتند سفرهای جاسوسی طولانی و گاه خطرناکی را انجام دهند تا پدهای گلابی خاردار آلوده به این حشره را به کشورهای خود بیاورند .

پدهای کاکتوس برای مدت طولانی در شرایط بد، سفر بودند و اغلب با تمام حشرات مرده به مقصد می رسیدند و بنابرین سفر بیهوده بود و باید از نو شروع می شد.

در اروپا عقیده بر این بود که کوشین دانه گیاه است (از این رو در اسپانیایی “گرانا” = “دانه” نامیده می شود) نه یک حشره. بنابراین بهترین راه برای زنده نگه داشتن حشره در طول سفرها ناشناخته بود.

در سال 1726 بود  یک هلندی ثروتمند و دانشمند، که در اسپانیا زندگی می کرد، با همکاران خود شرط بندی کرد که ماهیت کوشین را در برابر چهار قاضی ثابت کنند. و او به لطف تماس‌هایش با تولیدکنندگان در اوآخاکامکزیک، (منطقه اصلی تولیدکننده آن زمان، که به خوبی می‌دانستند کوشین یک حشره است) موفق شد.

علیرغم این پیشرفت علمی، برای اروپایی ها، کوشین یک ماده رنگرزی تقریباً دست نیافتنی باقی ماند. حتی چارلز لینه نیز زنده نگه داشتن حشرات را تا رسیدن به کشور خود، سوئد، غیرممکن می دانست. او که مدافع سرسخت خودکفایی بود، وسواس زیادی به رشد انواع محصولات گرمسیری در کشورش داشت و کارمین نیز از این قاعده مستثنی نبود.

تنها یکی از شاگردان او در سال 1755 موفق شد گیاهی را با حشرات زنده از سورینام به سوئد منتقل کند. از شانس بد، هنگامی که خاردار آلوده به کوشین به گلخانه لینه رسید، او آنجا نبود و توسط یکی از باغبانانش دریافت شد که نمی دانست این یک گنج است و با دیدن گیاهی با ظاهر بد، فکر کرد که باید آن را درمان کرد و تمام حشراتی را که پیدا کرد یکی یکی حذف کرد. به نظر می رسد که لینائوس، زمانی که متوجه شد چه اتفاقی افتاده، دچار یک حمله میگرن “وحشتناک” شده و تصمیم گرفته است که دیگر هرگز به کوشین فکر نکند.

از شبه جزیره ایبری(Iberian) تا همه جا

در سال 1820 بود که اولین کشت موفق کوشین در شبه جزیره ایبری به دست آمد.زمانی که اسپانیا مستعمرات آمریکایی خود را در خطر می‌دید (در سال 1825 فقط کوبا، پورتوریکو و سانتو دومینگو باقی مانده بودند)، این تلاشی مذبوحانه برای حفظ گنجینه بزرگ مستعمرات آمریکا بود که پول زیادی را به امپراتوری اسپانیا کمک کرده بود.

گلابی خاردار قبلاً در قرن شانزدهم به شبه جزیره ایبری معرفی شده بود، عمدتاً به این دلیل که یک غذای مغذی بود به راحتی حفظ می شد و برای سفرهای طولانیدریایی عالی بود. گلابی خاردار در اندلس کشت می‌شد، جایی که به خاطر میوه‌اش از ارزش بالایی برخوردار بود.

از اندلس، ظرف چند سال، کاکتوس‌های گلابی خاردار و کوشین در سراسر مدیترانه و فراتر از آن گسترش یافتند. در حدود سال 1825، کشت کوشین به جزایر قناری گسترش یافت، جایی که آب و هوا برای توسعه آن مساعدتر بود، و جایی که هنوز هم زنده است .

در سال 1828، محموله ای از حدود هفتاد گیاه آلوده و بیش از ششصد قلمه سالم گلابی خاردار را که یک جاسوس هلندی موفق شد از مزرعه کارمین در کادیز بدزدد، به جاوه رسید و آغاز کشت این حشره در جزیره اندونزی شد.

در طول دهه 1830 نیز، فرانسوی‌ها کلادودهای آلوده به کوشین را از اسپانیا به شمال آفریقا آوردند و پرتغالی‌ها آن را به مادیرا معرفی کردند.

کاهش محصول کوشین و تهاجم گلابی خاردار

مکزیک، گواتمالا، جاوه و جزایر قناری تولیدکنندگان اصلی کوشین در نیمه اول قرن نوزدهم بودند. در نیمه دوم قرن نوزدهم، تجارت کوشین به دلیل دو عامل کلیدی کاهش یافت. از یک سو، جامعه صنعتی خواستار تغییراتی در مد بود، تغییر رنگ قرمز از رنگی که نماد قدرت و موقعیت اجتماعی بالا بود به رنگ مبتذل مرتبط با گناه، به ویژه گناه جنسی تبدیل شده بود و از سوی دیگر، پس از کشف رنگ مووین در سال 1856،به عنوان اولین رنگ شیمیایی، توسعه شیمی آلی و سنتز صدها رنگ جدید و ارزان‌ برای تولید و کاربرد آسان‌تر در رنگرزی آغاز شد.

بنابراین، کشت کوشین طرفداران خود را از دست داد و حشره از مکان هایی که شرایط بهینه را برای رشد پیدا نمی کرد ناپدید شد. حشره ناپدید شد، اما گلابی های خاردار، چه برای مصارف دیگر ارزش قائل بودند یا نه، به هر کجا که رسیده بودند زنده ماندند. و چون دشمن طبیعی نداشتند به راحتی در همه جا پخش شدند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا
تماس